- جان آرام (دخترانه)
- آرام کننده جان، باعث آرامش
معنی جان آرام - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیدار کننده جان
آزاردهنده جان جفا پیشه ظالم
آرایش کننده
ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جایر، جفاجو، جفاگر، جفا کار، دژآگاه، مردم گزا، پر جفا، پر جور، استمگر
آنچه روح را بیازارد
زینت دهندۀ جهان، کنایه از زیبا، آرایندۀ جهان، نظم دهنده به جهان
دلپذیر، دل پسند، دلخواه، پسندیده، مرغوب، آنچه انسان بپسندد و به آن دل ببندد